به گزارش شهرآرانیوز؛ اگرچه مشیت الهی بر آن بود که نام مبارک حضرت زینالعباد، امامسجاد (ع)، در فهرست شهدای کربلا نباشد و آن وجود مقدس، زنده از آن ماجرای نیمروز بیرون بیایند، اما مأموریت عاشورایی ایشان کم از شهادت نبود و مروری هرچند مختصر بر زندگی حضرت، ثابت میکند اگر نبود جهاد تبیینِ دست بردن ایشان به سلاح دعا، راهاندازی حماسه اشک و نهضت تربیت شاگرد ازمیان غلامان، بیتردید عاشورا اینگونه در تاریخسازی و روشنگری یکهتازی نمیکرد.
بهمناسبت فرارسیدن سالروز شهادت آن امام همام (ع) و در بررسی جلوههایی از برکات امامت ایشان، با حجتالاسلاموالمسلمین حسین جوشقانیان، مدیر مؤسسه روایت سیره شهدا و کارشناس مذهبی، گفتوگو کردهایم.
مقطع زندگانی امامسجاد (ع)، در یک دوران بسیار خفقانآمیز و سخت از ناحیه بنیامیه واقع شده است که بخشی از آن در دوران یزید ملعون و بخشیهایی نیز در دوران مروان و مروانیان بود که کار را سختتر هم میکرد! اما حضرت زینالعابدین (ع) باوجود همه این فشارها و سختیها، در راستای تداوم خط عاشورا و گسترش پیام قیام حسینی، صیانت کردند و اجازه ندادند آن قیام و دستاوردهایش آسیب ببیند.
کار امامسجاد (ع) اگر با ایثار حضرت سیدالشهدا (ع) برابری نکند، اما بعد از آن حضرت، بزرگترین کار را ایشان انجام دادند؛ حضرت زینالعابدین (ع) بنا بر مشیت الهی، مأموریت به اسارت رفتن را برعهده داشتند و باید همه آن اتفاقات تلخ را از نزدیک میدیدند و درعینحال با مدیریت، اصول و مبانی پیام عاشورا را ابلاغ و حفظ میکردند و به جامعه آن روز و نسلهای بعد میرساندند.
این خیلی سختتر است که امامی بهجای آنکه با شمشیر بجنگد، بنابر اراده الهی کار سختِ تحمل اسارت را بپذیرد؛ امامسجاد (ع) واقعا رسالتی سنگین برعهده داشتند و بهخوبی از عهده آن برآمدند. ایشان میفرمودند: «در کل مدینه و مکه، بیست نفر را پیدا نمیکنید که ما اهلبیت (ع) را دوست داشته باشند!». این سخن حضرت، سختی کار امامت در آن شرایط مسموم و خفقانآمیز را بهخوبی نشان میدهد.
محبت مردم، امری دلی است که امامسجاد (ع) در امامت خویش از آن بیبهره بودند و درکنار ستمِ خلافت و ممانعت از نزدیک شدن مردم به امام و هدایتگری ایشان، دلهای مردم نیز به امامت متمایل نبود و همین، کار را بسیار مشکل میکرد، اما با همه این مشکلات و موانع، امامسجاد (ع) بهترین شگرد را برای حفظ معارف اسلام ناب در پیش گرفتند و زبان دعا را برگزیدند و با صحیفهسجادیه و دیگر ادعیه، افق روشن حیات را پیشروی امت گشودند.
البته امامسجاد (ع) بهدلیل کارشکنی و فشارهای دستگاه حاکم در مبارزه نرم تدابیر دیگری هم در پیش گرفتند؛ ایشان نزدیک به هزار غلام خریدند و تربیت و سپس آزاد کردند. اینچنین، پیشنیاز دانشگاه فرهنگی امامباقر (ع) و امامصادق (ع) را ایجاد و برای رقم خوردن آن نهضت علمیفرهنگی زمینهسازی کردند. امامسجاد (ع) چهرههای ممتازی را تربیت کردند که در آن شرایط ظلمانی که اجتماع سهچهارنفره هم ممنوع بود، تحت تعلیم خود ایشان قرار گرفتند و آزاد شدند و بهدور از دیدگان دستگاه حاکم، به نشر معارف اهلبیت (ع) پرداختند.
اقدام مهم دیگر امام، برانگیختن احساسات و عواطف مردم از طریق گریه و بیان معارف و حقیقت عاشورا از طریق تأثیر بر عواطف مردم بود؛ برای مثال ایشان با دیدن آب یا طفل شیرخوار، میگریستند و، چون مردم از چرایی این گریه و حزن میپرسیدند، حضرت از وقایع کربلا و آنچه در عاشورا بر حضرت سیدالشهدا (ع) و اهلبیت ایشان رفته بود، سخن میگفتند و در آن شرایطی که اقامه عزا به سبکوسیاقی که ما داریم ممکن نبود، با این روش مردم را منقلب و ذهن آنها را بیدار میکردند. حضرت سیدالساجدین (ع) با گریه و حماسه اشک، یاد عاشورا را زنده نگاه داشتند و از اینرو، بهترین گریهکنندگان عالم شناخته میشوند که گریه را به خدمت بیان حقیقت بزرگترین اتفاق عالم درآوردند.
اهلبیت (ع) معارف و حقایق عالم را در قالب دعا معرفی میکنند. امامسجاد (ع) در دعاهای متنوع صحیفهسجادیه همچون مکارمالاخلاق، نحوه ارتباط با خدا و آنچه نیاز انسان است، بیان کردند و در بستر تربیتی دعا، شخصیتهای ممتازی مثل ابوحمزه ثمالی را پرورش دادند. چه دعای کمیل حضرت امیرالمؤمنین (ع)، چه صحیفهسجادیه و چه دعای عرفه امامحسین (ع) درکنار مناجات و تضرع و رازونیاز با خدا، آموزههای ممتازی را عرضه کرده است که از زندگی انسان در ابعاد مختلف گرهگشایی میکند.
چند حرکت در زمان امام سجاد (ع) شکل گرفت که، چون عنصر مهم معیت و همراهی با امام معصوم را نداشت، هزینههای سنگینی را بر جامعه شیعی و اسلامی تحمیل کرد؛ سه قیام بعد از کربلا علیه یزید شکل گرفت؛ نخست قیام توابین، دیگری قیام مختار و سوم، واقعه حره (قیام مردم مدینه). در این سه قیام حدود ۴۰ هزار نفر کشته شدند که نشان میدهد تعداد سپاهیان ۱۰۰ تا ۱۲۰ هزار نفر بوده است! این درحالی است که کل لشکر عمرسعد ۳۰ هزار نفر بودند و اگر مردم با سیدالشهدا (ع) همراهی میکردند، آن جنایات رخ نمیداد.
چون مردم بهنگام و در معیت امام عمل نکردند، به نتیجه نرسیدند؛ امروز هم اگر حرکت اجتماعی ما در معیت و همراهی با امام نباشد، به نتیجه و ثمر نمیرسد. وقتی رهبر جامعه اسلامی بر تولید نسل و «ما میتوانیم» تأکید میکنند، اگر ما این نگاه و افق را همراهی نکنیم، ممکن است دچار همان هزینههای سنگین شویم، در عرصه بینالملل، نظام سلطه بر ما غلبه کند و ضعیف شویم.
با نگاهی به کتاب «انسان دویستوپنجاهساله» رهبر معظم انقلاب، میتوان دریافت که باید حواسمان باشد که عمل اجتماعی و گفتمان ما با نگاه امام امت همراه و سازگار باشد و این آموزهای بزرگ از حیات امامسجاد (ع) برای همه تاریخ است.